داستان دوست داشتن

داستان دوست داشتن

دختر پسری سوار بر موتور بودن ک دختر متوجه شد سرعت موتور بسیار زیاد شده است

دختر:یواشتر من میترسم

پسر:نترس گلم چیزی نیست خوش میگذره!!!

دختر: ن نمیگذره. خواهش میکنم خیلی  وحشتناکه

پسر:پس بگو دوستم داری ...

دختر:باشه باشه دوست دارم حالا خواهش میکنم ارومتر

پسر:حالا محکم بغلم کن(دختر بغلش کرد)

پسر:حالا میتونی کلاه ایمنی منو برداری بزاری سرت ؟اذیتم میکنه.

روزنامه های روز بعد...

موتور سیکلتی با سرعت؟؟؟؟کیلومتر برساعت ب ساختمانی اصابت کرد

موتور2نفرسرنشین داشت ک پسر ب دلیل نداشتن کلاه ایمنی جان خود را از دست داد

امادختر نجات یافت

********************************************************

حقیقت این بود ک اول سرپایینی پسری ک سوار موتور بود متوجه شد ترمز بریده

اما نخواست ک دختر بفهمددعوض خواست ک ی بار بشنوددوستش دارد وکلاهش را ب دختر داد

معرفتو داشتی بابا ایول...

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, ] [ 14:15 ] [ masuomeh_sh...baran jo0o0o0n ] [ ]